رهامرهام، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

رهام عشق مامان و بابا

سلام به وبلاگ پسر عزیزم رهام جان خوش اومدید

لطفا در صورت تمایل نظر بدید

 

محبتت را می ستایم

امروز می نویسم از محبتت که بی کران است ،گاهی به قدری مهربانانه مرا می نگری که اشک از چشمانم سرازیر می شود تو بزرگ می شوی شیرین تر از هر زمان می شوی حرف زدنت روز به روز بهتر و دلنشین تر می شود گفتگوها را میشنوی و می فهمی و کودکانه عکس العملی انجام می دهی که مرا به خنده وا میدارد با نگاه تیز بینت همه را دنبال می کنی ،هرکجا را ترک می کنی دستت را به نشانه خداحافظی تکان می دهی حتی اگر تکه چوبی در انجا باشد نمی دانم گویا فکر می کنی همه چیز جان دارد.با تصویرت در اینه صحبت می کنی و از خنده ریسه میروی و بعد از تصویرت می خواهی که بیاید پیشت و در نهایت بعد از کلی چک وجانه با ناراحتی خداحافظی می کنی و میروی . پسرم روزها گذشت...
19 آذر 1393

18 ماهگی

   درست 18 ماه پیش تو آمدی و با آمدنت زندگیمان را پر از عشق و محبت کردی ، جسم کوچکت دنیایی از عشق و محبت است . تو کوچولوی نازنین منی که در این 18 ماه نفس به نفست زندگی کردم و ثانیه به ثانیه قلبم برایت تپید .     ، عشق من   ماهگیت مبارک رهام درحال حاظر 12 مروارید کوچولوی سفید داره، یه پسر ناز ه که هر روز باید دو بار بره به گردش  به خصوص عصرها ، همچنان به حیوانات علاقه داره و غذای مورد علاقش ماکارونی و ماهیچه است ، عاشق طبیعت و به محیط اطرافش در بیرون از خونه بسیار کنجکاو و علاقه منده واژگان جدید رهام : ماست ، موش , حموم (حمام)، آین(آینه)، آینا (آیین و آرتین)، کات(کارت)، ...
28 شهريور 1393

بازی

تو این پست از بازی های رهام یک سری عکس گذاشتم این چوب ماهیگیری را خودم درست کرده ام و این مگنت ها رو از قبل برای روی یخچال داشتم که حالا شده اسباب بازی رهام ، این بازی برای کنترل چشم و دست برای رهام بسیار مفید بوده   بفرمائید ادامه مطلب این هم که بازی خیلی از بچه هاست گذاشتن وسایل داخل کابینت و .....         تو بابل امسال باران خیلی کم بارید یک روز برای چند دقیقه باران به شدت بارید بعد از باران رهام را بردم بیرون و رهام این گودال آب را برای بازی پیدا کرد و به بازی مشغول شد این خانه  با چند تا صندلی و یه پتو درست شده است بچه ها تو این سن به این خانه ها خیلی علاقه دارند ...
19 شهريور 1393

نیایش

مرا ثابت قدم بگردان خداوندگارا! به من بیاموز تا حرمت قابلیت هایی که به من عطا فرموده ای حفظ کنم. مرا به خود وا مگذار تا آن ها را ارزان بفروشم . مرا وا نگذار تا آن ها را دست کم بگیرم . مرا به خود وا ننهان تا استعداد و ظرفیت خویش را از طریق بی تصمیمی و تزلزل بزلی یا کاهلی مدفون گردانم. به من آن توش و توان و آن توانایی و امکان و آن قدرت اراده را عطا فرما تا عطایا و بخشش های تو را به گونه یی صحیح به ثمر رسانم . مرا بر این عزم پایدار گردان. وقتی تزلزلی نشان می دهم یا بر زمین فرو می غلتم ، فرازمندی ام ده و در مسیر مقرر راهی ام گردان . مرا بر این عزم استواری بخش . ای خدای مهربان وقتی راه ها غبار آلود و تاریک می نماید و چراغی نیست ر...
8 شهريور 1393

رهام و باغ پرندگان

رهام خیلی به حیوانات علاقه داره و بیشتر حیوانات جنگل و مزرعه رو به کمک کتاب ، عروسک های حیوانات و استیکرز مزرعه که در اتاقش هست  بلده            به همین دلیل جمعه گذشته به همراه بابا ایمان و آقا و خانم جون به باغ پرندگان در نزدیکی پارک شیان تهران رفتیم و لی چون خیلی هوا گرم بود سریع برگشتیم تا گل پسری گرما زده نشه    بقیه عکس ها در ادامه مطلب  این یه نوع کبوتره که تو محوطه پرندگان تزئینی آزاد بد و آمد روی دستای من و رهام می خواست نازش کنه و مدام میگفت جوجه جوجه ......    این هم یه عقاب آزاد بود که رهام یه کوچولو ازش می ترسید و د...
16 تير 1393

15 ماهگی عشق من رهام

        رهام شیرینم ، عشقم از آخرین پستی که گذاشتم خیلی وقته که میگذره و توی این مدت شما خیلی بزرگ شدی   هر روز کار جدیدی انجام می دی که من و شگفت زده می کنه عسل ناب مامان واژگان رهام در 15 ماهگی مامان ، مامانی ، بابا ، جوجه ، آب ، بده ، هاپو ، da da  ،دا یعنی دایی ، گ دو یعنی گردو ، نه ، بو  یعنی داغه صدای حیوانات و در میاری : ما ، بع ، اواو یعنی اواولی اواول ،جیک جیک ، ار ار ، هاپ     وقتی به پارک می ریم فقط باید مواظب باشم چیزی از زمین به دهنت نبری که این چیز از سنگ و خاک مستثنا نیست . اگه خوراکی ببینی که بخوای با انگشت  به دهنت اشاره می ...
31 خرداد 1393

بدون عنوان

من صبح زود پا می شم دست و روم رو می شویم  به مامان و بابا جون سلام علیک می گویم  پاکیزه ام مثل گل خوب و ملوس و تپل  به به چقدر قشنگم می گویم و می خندم رهام عزیز ترینم هر روز صبح با این شعر من از خواب بیدار می شه و شروع می کنه به رقصیدن و بعدش من ورزشش می دم و بغلش می کنم و بوسه بارونش می کنم چون رهام عاشق بوسیدن مدام در حال بوس فرستادنه حتی وقتی خودش و تو آینه می بینه شروع می کنه به بوسیدن خودش ، قلب رهام پر از عشق و مهربونیه رهام من سر شار از محبته و من به خاطر همین از خدا سپاس گذارم دیروز به همراه بابا ایمان به پارک نوشیروانی،پارکی بسیار زیبا واقع در بابل سری زدیم. با اینکه زیاد برای کوچولو...
24 ارديبهشت 1393

بدون عنوان

  این پسره رهام نازنازیه منه که این کارو تازه یاد گرفته   به به چه پهلوونی   این پاندا به تازگی دوست رهام شده و رهام مدام یا ماچش می کنه یا بغلش می کنه   ...
24 ارديبهشت 1393

بدون عنوان

زندگی بوم سفیدیست... من و تو نقاش‌های این صفحه‌ایم٬ زندگی را می‌توان زیبا نگاشت... زندگی را می‌توان رنگی کشید... اندکی رنگ محبت٬ بیشتر رنگ عشق٬ سایه روشن‌هایی هم رنگ صفا! زندگی زیباست اگه تو در کنارم باشی ناز در دونه دوست دارم همیشه ...
22 ارديبهشت 1393