بدون عنوان
امروز سالروز تولد توست عشق بی همتای من
یک سال پیش در چنین لحظه ای در بیمارستان به انتظار دیدن روی ماهت بودم در اتاق زایمان در حالی که سرمی در دستم بود زیر لب قران می خواندم و از اعماق وجودم از خدای بزرگ فقط سلامتت را خواستار بودم ، بالاخره حدود ساعت 4 بعد از ظهر بعد از 7 ساعت بودن زیر سرم فشار دکتر تشخیص داد که بهتر است عمل سزارین انجام دهم و مرا راهی اتاق عمل کردن و در حدود ساعت 6:30 دنیای من دگرگون شدو خورشید زندگیم تابیدن گرفت و تو پا به دنیا ی من گذاشتی و من مادر شدم و چه لذتی بالا تر از این
رهام من تو امروز یک ساله شده ای، پسری که می تواند مرا در آغوش کشدو ببوسد ،و عشقش را خیلی زیبا و معصومانه نشانم دهد برای صدا کردنم از ما استفاده می کنی و به دنبالم همه جا هستی اغوشم را به هر چیز دیگری ترجیح می دهی
موسیقی برایت لذت بخش ترین چیز شده است و به محض شنیدن اهنگ شاد می رقصی و همه را با روحیه ی شادت خوشحال می کنی ، غم را می شناسی و با دیدن چهره ی ناراحت من یا کسانی را که دوست دار ی غمگین می شوی و ناراحت می شوی و دوست داری همه بخندند وشاد باشن مثل خودت عزیزترینم
27/12/1392